نظرات تمام کارشناسان در رابطه با بیتکوین مثبت نیست و برخی از آنها نسبت به این فناوری بسیار بدبین هستند و معتقدند که این ارز دیجیتال حبابی بیش نیست که دیر یا زود میترکد. در ادامه مقالهای در این رابطه که توسط اُرخه کاستیانو (Orge Castellano) در سایت مدیوم منتشر شده است را میخوانید و با دلایل این دسته از افراد برای ادعایشان آشنا خواهید شد.
چیزی که ما میتوانیم از آن اطمینان داشته باشیم این است که هیچ چیز برای شکست خوردن آنقدر بزرگ و قوی نیست. در طول قرن گذشته، بشریت شاهد برخی از بزرگترین سقوطهای مالیای که تاکنون ثبت شدهاند بوده است. یکی از بهترین درسهایی که میتوانیم از تاریخ بگیریم این است که هر چیزی پیش از انفجار معمولا خیلی بزرگ میشود.
حباب گل لاله در قرن 17 در هلند، رونق سهام دات کام در دهه 90 میلادی و یا سقوط بازار سهام در سال 1929. اما آیا بیتکوین نیز به همین صورت خواهد بود؟ آیا باید به دنبال سقوط بیتکوین باشیم؟ برای اینکه بدانیم آینده قرار است چگونه شکل بگیرد، نگاه کردن و آگاه بودن از گذشته ضروری است.
حباب گل لاله در قرن 17 میلادی از جمله حبابهای بزرگ تاریخی است که طی آن ارزش گل لاله به دهها برابر رسید. بیتکوین در سال 2009 خلق شد، دقیقا پس از بحران مالی سال 2008. اعجازی از جنس فناوری که هدف آن اجتناب از کل سیستمهای بانکداری موجود بود. روشی برای به چالش کشیدن ارزهای فیات و قانونگذاری، متمرکزسازی و کنترل دولتها. اما در اصل، خلق آن یک نقص بنیادی است، با یک ارزش تحمیلشده مصنوعی. چرا که عرضه بیت کوین برای همیشه 21 میلیون واحد خواهد بود که خود نشاندهنده طرحی است که از هر گونه مفهوم اقتصادی عاری است.
یک اقتصاد به همان اندازهای که تراکنشها و فعالیتهای مالی در آن صورت میگیرد به پول احتیاج دارد. بنابراین اگر تعداد زیادی از مردم بخواهند از طریق شبکه بیتکوین پرداختهای خود را انجام دهند، برای جبران و تطبیق داشتن با چنین تقاضایی، ارزش بیت کوین باید افزایش یابد و یا اینکه در سطوح بالا بماند.
اگر تراکنشهای بیتکوین همچنان افزایش یابد اما از آنجایی که عرضه آن سقف از پیش تعیینشدهای دارد، ثابت بماند و تغییری نکند، آنگاه بازار این ارز از تورم منفی رنج خواهد برد. یعنی هر بیتکوین بیش از حد مورد ارزشگذاری مجدد قرار میگیرد و پس از آن قیمت کالاهای منصوب به این ارز دیجیتال کاهش مییابد که به هیچ وجه برای فعالیتهای اقتصادی خوب نیست.
تمام پولها نیاز دارند که یک شاخص پایدار از ارزش را برای تمام کالاهای موجود در بازار فراهم کنند. ارزهایی مانند دلار آمریکا در این امر بسیار خوب عمل میکنند، آنها همچنین به عنوان پول رایج قانونیای که توسط بانکهای مرکزی و خزانهداری پشتیبانی میشوند شناخته میشوند.
بیتکوین به هیچ وجه از این منظر قادر به رقابت با ارزهای فیات تثبیت شده نیست، چرا که دارندگان آن ترجیح میدهند که آن را ذخیره و احتکار کنند به جای اینکه خرجش کنند و این اصلیترین دلیل برای بالا رفتن قابل توجه قیمت بیتکوین در سال 2017 بود. متاسفانه تا زمانی که کالاها مستقیما به جای سایر ارزها با بیتکوین ارزشگذاری نشوند، بیتکوین هرگز قادر نخواهد بود که یک ارز باشد. و حتی برای پذیرفته شدن در میان سایر مردم به عنوان یک ارز رسمی، بیت کوین با موانع قانونی، نظارتی و فرهنگی بسیاری روبهرو است.
برخلاف تصور بسیاری از مردم از جمله کارشناسان امور مالی و تجاری، بیتکوین یک ارز نیست، بلکه چیزی نزدیک به یک کالاست. کالایی از نوع دیجیتال. به آن به چشم نسخه دیجیتالی طلا نگاه کنید. بیتکوین تمام خصوصیات یک کالا را داراست، زیرا کمیاب، قابل انتقال، امن و بادوام است اما دارای مشکلات جدی است.
اینکه مردم در حال حاضر از بیتکوین استفاده میکنند، به خاطر آن است که مفید و قوی به نظر میرسد، اما گاهی در رابطه با این ویژگیها اغراق میشود. ارزش بیت کوین عمدتا توسط سفتهبازان و دلالان و به دنبال جهشی آنی و سرخوشانه که توسط سرمایهگذاران آن صورت میگیرد، تعیین میشود. بازیکنان بزرگی که درگیر هیجان میشوند و با سرمایهگذاری ناگهانی و یا فروش به مقدار قابل توجه، باعث دستکاری بازار میشوند. تورم منفی مارپیچ بسیار بدی است و میتواند بیتکوین را به پایان خود نزدیک کند.
کرت ایکنوالد (Kurt Eichenwald) نویسنده و روزنامهنگار آمریکایی در رابطه با بیت کوین میگوید:
بیت کوین یک سرمایهگذاری واقعی نیست، شبیه به شرطبندی در کازینو است. اگر قیمتش بالا رفت فریب نخورید. افرادی که از ادامه بازی ناامید میشوند، امیدوارند که قیمت دوباره افزایش یابد، اما روند افزایشی هرگز ادامه نمییابد. این همان چیزی است که آن را «جهش گربه مرده» (Dead Cat Bounce) مینامند.
با این وجود دلایل بسیاری وجود دارد که نشان میدهد این تجربه مالی عمر زیادی نخواهد داشت و بر اساس گزارشی از مجله والاستریت (WSJ) که بر مبنای آن 96% از اقتصاددانانی که از آنها در رابطه با حباب بودن بیت کوین سوال شد پاسخ مثبت دادند، ما در واقع با یک حباب سوداگرانه دیگر مواجه هستیم.
همانطور که پیش از این هایمن مینسکی (Hyman Minsky)، اقتصاددان آمریکایی، اظهار داشت:
هر کسی میتواند پول خلق کند، مساله مهم پذیرش آن است.
زمانی که نوبت به ارز جدید میرسد، میزان پذیرفتهشدن و قابلقبول بودن وابسته به توانایی صادرکننده در زمینه ایجاد اطمینان از پذیرش آن توسط مخاطبان گستردهتر است. این بدان معناست که هر چه قدرت صادرکننده برای اینکه ارز خود را مورد استفاده قرار دهد بیشتر باشد، آن ارز نیز قویتر خواهد بود. به همین خاطر است که قویترین و پرکاربردترین ارز توسط قدرتمندترین کشور جهان از منظر اقتصادی فرهنگی صادر شده است: دلار آمریکا.
رونق بیت کوین پدیده بنیادینی را که چند سال اخیر تجربه کردیم مجسم میکند. یعنی عدم سازگاری ما با نوآوریهای فناوری جدید. نگرانیهای فرهنگی به ما این اجازه و امکان را نمیدهد که کاملا از نوآوریهای که هر روزه ارائه میشود استفاده کنیم.
همانطور که اریک تلر (Eric Teller)، مدیرعامل شرکت تحقیق و توسعه گوگل اکس (Google X)، میگوید:
فناوری با سرعتی بیشتر از همیشه در حال پیشرفت است و این در حالی است که سازگاری و پذیرش انسانها تنها با شیبی کم و آرام افزایش یافته است.
علاقهمندان به بیت کوین و سرمایهگذاران از این پدیده آگاه هستند و از آن در برابر خیل عظیمی از ما استفاده میکنند. به همین دلیلی است که درک ارزهای دیجیتال برای برخیها بسیار سخت و پیچیده است، و شاید بتوان گفت این فناوری برای زمان ما خیلی پیشرفته است.
با نگاهی به تاریخ میتوان دریافت که پیشبینی حبابهای اقتصادی بسیار دشوار است، اما به راحتی میتوان ادعا کرد که بیت کوین تمام نشانههای یک حباب واقعی را داراست. اول از همه، رشد نجومی 1,500 درصدی آن در اواخر سال 2017 و پس از آن سقوط به محدوده 3,500 در سال 2018. این علائم ناآشنا و جدید نیستند و پیشتر در رویداد حبابهای دیگر مشاهده شدهاند.
جورج سوروس (George Soros)، سرمایهگذار و خیّر آمریکایی، در رابطه با حباب بازار بورس مینویسد:
حبابهای بازار سهام از هیچ چیز به وجود نمیآیند. آنها ریشه محکمی در واقعیت دارند، اما واقعیت توسط یک تصور غلط تحریف میشود.
حبابهایی مانند بیت کوین معمولا «هیجان زیاد» و «نوسانات زیاد» را به دنبال دارند. ترکیب بینقص و کاملی که خبر از یک فاجعه اقتصادی قریبالوقوع میدهد. بازار نمیتواند همیشه بهینه و سودآور باشد، این بر خلاف نظام سرمایهداری و کاپیتالیسم است.
احساساتی که در جریان نوسانات بازار و ایجاد حباب نمایان میشوند.احساساتی که در جریان نوسانات بازار و ایجاد حباب نمایان میشوند.
در برخی مواقع، شوق و هیجان متوقف خواهد شد و همانطور که در گذشته شاهدش بودیم وحشت جای آن را میگیرد. تنها کسانی که منطقی فکر میکنند سعی خواهند کرد تا سرمایه خود را بیرون بکشند و سودشان را به جیب بزنند. اما کسانی که گمان میکنند در مسیر آسان و بیدردسر خود برای میلیونر شدن بودند، متاسفانه جزو کسانی خواهند بود که از عواقب وحشتناک ترکیدن حباب رنج خواهند برد. به عبارتی باد آورده را باد میبرد.
متاسفم، اما بیت کوین تمام مشخصات که برای یک حباب میتوان برشمرد را داراست. درحال حاضر این ارز بسیار ناپایدار، غیرمنطقی، پرمخاطره، بیثبات، پیچیده و بسیار به وجد آورنده است. ما تنها با حباب بزرگ دیگری مواجه هستیم که در آینده نزدیک ترکیدن آن ناگریز خواهد بود. فقط باید منتظر آن روز باشیم.