داریم به جاهای خوب ماجرا نزدیک میشیم. تا الان بیتدبیری، جهالت، ناتوانی، ناکارآمدی و بیتخصصی مسوولان گریبان ما رو گرفته بود. بنزین رو گرون میکردن بعد به خاطر اینکه به گرونی بنزین اعتراض داشتیم از دنیا میرفتیم.
فرداش توی تشییع جنازه زیر دست و پا له میشدیم. پس فرداش توی هواپیمای مورد اصابت موشک قرار میگرفتیم. از قبل هم مواردی مثل پراید، سیل، زلزله، آنفلوآنزای خوکی، مرغی و گیر کردن توی برف، برخورد قطار، ریزگرد و دهها مورد دیگه بود که باعث کشته شدن ما میشد.
اما الان توی کوچه ما هم عروسی شده و حق به حقدار رسیده و گویا چاقو داره دسته خودشو میبره!
شهردار منطقه ۱۳ کرونا گرفته بعد رفته با محسن هاشمی روبوسی کرده، بعد محسن هاشمی رفته با ظریف و حسن خمینی روبوسی کرده. از اینجا به بعدش معلوم نیست که اینا با کیا روبوسی کردن. ولی تا الان ویروس کرونا روی کاغذ تونسته از شهردار منطقه ۱۳ تهران تا بزرگان کشور، سلسله مراتب رو طی کنه و بهطور سنگر به سنگر به هسته اصلی بیتدبیری نزدیک بشه.
کاری که حتی حضرت عزراییل هم گاهی در اون ناموفق بوده! خیلی خوشحالم که این بار مرگومیر و گرفتاری داره به مساوات بین مردم و مسوولان تقسیم میشه و امیدوارم حداقل در زمینه ابتلا به کرونا عدالت در این کشور جاری بشه. از این لحظه به بعد همه امید مردم ایران به محسن هاشمی، ظریف، سیدحسن خمینی و تمام کسانی است که با آنها روبوسی کردهاند یا دست دادهاند.
تنها کاری هم که از دست ما برمیاد اینه که همهمون شروع کنیم به تشویق کردن کرونا و بگیم: نون و پنیر و بامیه، کرونا بزن توو زاویه!
بد نیس که رییسجمهور یه دیدار با همه کارگزاران و مسوولان کشور بذاره و در مورد پیشگیری و حفاظت خودشون در برابر کرونا براشون توضیح بده. اینجوری همه یه جا جمع میشن!