داستانی جالب درباره شرط بندی چرچیل

افراد مشهور بسیاری وجود دارن که به دلیل اعتیاد به شرط بندی بسیار مشهور شدن . یکی این وسط هست که به خاطر عشقی که به شرط بندی داشت، زندگی و شغلش رو به خطر انداخته بود شدیدا زندگی رو برای خودش و اطرافیانش سخت کرده بود. وینستون چرچیل یکی از بد نام ترین افرادی هست که در تاریخ شرط بندی می کرد و تو برخی از بازی های تونسته بود که بیشتر از میلیون ها پوند بدهی برای خودش درست کنه! اگر دوست دارید که مورد بدهی ها و مشکلات که شرط بندی برای چرچیل درست کرده بود، بیشتر بدونید قطعا جای درستی اومدید و امروز ما تو این مقاله خیلی مفصل راجبش برای شما می نویسیم.

همسر وینستون چرچیل در مورد مشکلاتی که شوهرش هم برای خودش و هم برای خانواده درست کرده بود، دو نگرانی اساسی داشت- یکی مشکل نوشیدن الکلش بود و دیگری عشق  مسخره و بی حد اون به شرط بندی و قمار بود و حتی خیلی جاها در مورد عادت نوشیدن الکلش صحبت شده و اصلا اسم و رسم خیلی خوبی دراین مورد نداشته بود، درباره دومین مورد هم خیلی نمیشه درست حدس زد ولی در سال های اخیری که نحست وزیر خوب خیلی دقیق آمار رسمی از اون در دسترس نیست ولی نسبت به همون مستنداتی که وجود داشت ما این مقاله رو برای شما نوشتیم که امیدوارم مورد پسند شما عزیران قرار بگیره.

سال های اولیه زندگی چرچیل

وینستون لئونارد اسپنسر-چرچیل در سال 1874 درشهر باشکوه بلنهایم در آکسفوردشایر متولد شد. اون نوه جان اسپنسر-چرچیل ، هفتمین دوک مارلبورو بود و در واقع میشه گفت که  اون یه اشراف زاده بود و در یک محیط اشرافی بزرگ شد و پدرش لرد راندولف چرچیل سیاست‌ مدار و مادرش لیدی راندولف چرچیل دختر یک میلیونر آمریکایی بود و اون همچنین برادری به نام جان استرنج اسپنسر چرچیل داشت و از همون سنین کودکی عشق خودش رو به چیزهای ظریف و ارزشمند تو زندگی نشون داده بود. به گفته مادرش اون در سن 13 سالگی  پول هاش رو جمع می کرد و بیشتر اون پول ها رو به خانواده هایی که وضع مالی خوبی نداشتن می داد و از همون سنین کم علاقه ی زیادی به کمک کردن به مردم داشت و خیلی خوب مثل یه اشراف زاده و یک دوک زندگی می کرد ولی بعد از اینکه پدرش لرد راندولف چرچیل در سال 1895 فوت کرد، همه چیز بدتر شد و وضع مالی خیلی خوبی نداشت ولی در همون سال به ارتش بریتانیا پیوست و در سال ۱۸۹۸ به‌عنوان افسر ارتش در جنگی در سودان شرکت کرد و در سال ۱۸۹۹ ارتش رو به قصد انجام فعالیت ‌های سیاسی ترک کرد ولی قبل از اون به ‌عنوان روزنامه ‌نگار به آفریقای جنوبی که اون موقع اون جا «جنگ دوم بوئر» در جریان بود رفت  و تو اونجا توسط بوئرها به‌عنوان اسیر جنگی دستگیر و زندانی شد، ولی چرچیل تونست از اونجا فرار کنه.

چرچیل در سال ۱۹۰۰ به ‌عنوان عضو حزب محافظه کار وارد پارلمان اولدهام شد ولی بعد از مدتی از حزب جدا شد و در سال ۱۹۰۴ به حزب لیبرال پیوست. چرچیل از مخالفان سیاست‌ های خلع سلاح داوطلبانه بود و همچنین از سیاست مماشات بریتانیا و فرانسه در مقابل زیاده خواهی ‌های هیتلر انتقاد می‌کرد. با شکست سیاست مماشات، زیر پا گذاشته شدن توافقنامه مونیخ، شروع جنگ جهانی دوم و حمله آلمان به بلژیک و هلند و فرانسه، در ماه می ۱۹۴۰ نویل چمبرلن از سمت نخست‌ وزیری کناره گرفت و وینستون چرچیل در ۶۵ سالگی در جای اون به‌ عنوان نخست‌ وزیر و وزیر دفاع قرار گرفت. در زمان جنگ جهانی دوم همزمان با پادشاهی جرج ششم، نخست‌وزیری بریتانیا در دست وینستون چرچیل بود. چرچیل در طول جنگ به برقراری روابط قوی با رئیس‌جمهور آمریکا، فرانکلین روزولت پرداخت. چرچیل قدرت رو تو انتخابات بعد از جنگ در سال ۱۹۴۵ از دست داد ولی با این حال رهبر اپوزیسیون باقی موند. در مقابل زیاده خواهی استالین پس از جنگ جهانی دوم و اشغال نظامی و تشکیل دولت ‌های استبدادی دست نشانده شوروی در اروپای شرقی، چرچیل اروپا و آمریکا رو به اتحاد در مقابل کمونیسم تشویق کرد و اصطلاح «پرده آهنین» هم توسط اون رواج داده شد.

چرچیل دوباره در سال ۱۹۵۱ به‌عنوان نخست‌وزیر انتخاب شد و در سال ۱۹۵۵ برکنار شد. با این حال تا اواخر عمر عضو پارلمان بریتانیا باقی موند و عنوان پدر مجلس رو در اختیار داشت.

با بیش از 40 سال سابقه و حضور در صحنه سیاسی بریتانیا، اون ولی روز به روز بدهی هاش بیشتر میشد و خیلی زیاد خودش رو در گیر می کرد و همیشه دوست داشته که کارهایی که ریسک بالایی دارن رو انتخاب کنه. او به شدت در تمام فعالیت های مرتبط با ریسک و شرط بندی و قمار شرکت داشت. از قمار تو کازینو گرفته تا شرط بندی روی مسابقات اسب سواری گرفته تا تجارت در بورس  و حتی شرط بندی! ولی این خصوصیت ریسک پذیری اون به شدت در هدایت کشورش از تاریک ترین روزهای تازیخ بریتانیا کمک کرده بود ولی خوب  تو زندگی شخصیش به خاطر این ریسک های بالایی که می کرد این نخست وزیر محبوب انگلیسی بیشتر و بیشتر در معرض ورشکستگی قرار می گرفت.

بولداگ انگلیسی در Hotel de Paris Casino

یکی از معروف ترین داستان های ریسک های بزرگ چرچیل در  Hotel de Paris Casino در جنوب فرانسه هست. در طول سال ها  اون به عنوان یک بازدید کننده معمولی از کازینو Riviera در فرانسه بود ولی خوب یه جورایی خیلی زیاد به شرط بندی و قمار علاقمند بود و همیشه دوست داشت که شانس خودش رو تو این کار امتحان کنه. هر وقت که او وظایف نخست وزیری خودش رو انجام میداد و خیالش از بابت همه چیز راحت میشد اون اغلب وقت خودش رو تو Hotel de Paris Casino می گذروند و تو همون جا بود  که اون یکی از بالاترین بدهی های شرط بندی در تمام عمرش رو هم به دست آورد.. جریان هم از این قراره که یک شب اواخر اوت سال 1939 در حالی که اون از تعطیلات تابستانی خودش به دور از شلوغی لندن لذت می برد، چرچیل به هتل کازینو  Hotel de Paris Casino رفت و شروع به بازی کردن کرد و مرتب پشت سر هم شرط های خیلی بزرگ رو می باخت و کلی بدهی به بار آورد و این کار رو تا ساعات اولیه صبح ادامه داد به حدی که مدیر کازینو به سمت چرچیل اومد و به اون گفت که دیگه وقتش رسیده که شرط بندی کردن رو تموم کنه و برگرده ولی این بولداگ بریتانیایی در صدد رها کردن نبود و به شرط بندی کردنش ادامه داد و این جوری بزرگترین بدهی زندگی خودش رو به دست خودش درست کرد و دوباره به انگلیس بازگشت!

پس از پایان جنگ جهانی دوم، در کمال تعجب همه رای دهندگان آنتونی ادن رو به عنوان نخست وزیر جدید خودشون انتخاب کردن و رسما دیگه خواستن که چرچیل از صحنه سیاست دور بشه. روزی که می خواستن از اون تقدیر کنن،  از اون دعوت کردن که تا در افتتاحیه انبار شراب هتل  Hotel de Paris Casino که در طول جنگ از ترس اینکه مهاجمان آلمانی اونجا رو غارت نکنن پلمپ شده بود. با توجه به عشق اون به الکل، موناکو و شرط بندی اون به طور طبیعی با این کار موافقت کرد و پس از اتمام مراسم رسمی، چرچیل مستقیماً از طریق شبکه تونل های کوچیک که به خوبی تمامی این راه ها رو از حفظ بود به سمت اتاق کازینو حرکت کرد و دوباره همون کاری رو که چند سال پیش انجام داده بود رو تکرار کرد و هی بازی کرد و هی باخت و دوباره مدیر کازینو به او گفت درست مثل این که کاری که 6 سال  توآخرین روزهای ماه اوت 1939 انجام دادید رو دارید تکرار می کنید ولی اون در پاسخ گفت: این بار بدهی هایم رو پرداخت می کنم ولی چقدر به شما بدهکار هستم؟

بعد از اینکه مدیر کازینو مبلغ رو به چرچیل گفت، وینستون چرچیل دسته چک خودش رو از جیبش دراورد و یک چک 1،300،000 فرانکی برای اون نوشت که البته هیچ وقت اون چک نقد نشد و هنوز این چک به عنوان یک نماد در این کازینو نگهداری میشه.