لاتاری یا فروش بلیط بخت آزمایی قدمتی طولانی در ایران دارد. شاید داستان بلیطهای بخت آزمایی که زندگی برندگان را عوض کرده را در فیلمهای قدیمی ایرانی دیده باشید. در تمام دورهها مردم ایران مثل تمام مردم دنیا به بخت آزمایی علاقهمند بودند.
بلیط اعانه ملی یا بلیط بخت آزمایی ملی بین سالهای ۱۳۴۱ تا ۱۳۵۶ در ایران به فروش میرفت؛ اما فروش آن پس از انقلاب ۱۳۵۷ ایران متوقف شد. جالب است بدانید در دهه ۷۰ شکل جدیدی از بلیطهای بختآزمایی به نام بلیط ارمغان بهزیستی یا هدیه ارمغان سبز توسط سازمان بهزیستی جمهوری اسلامی ایران برای مدتی کوتاه منتشر شد.
گاهی بلیط بخت آزمایی به بهانههای مختلف مثل روز مادر یا جشنهای هزاره منتشر میشد. برای مثال سال ۱۳۱۳ برای تکمیل ساختمان آرامگاه فردوسی، مربوط به جشن هزاره فردوسی، تعدادی بلیط بختآزمایی به فروش گذاشته شد. افراد با خرید این بلیطها هم به بازسازی آرامگاه فردوسی کمک میکردند و هم شانس خود را برای برد جایزه بزرگ امتحان میکردند.
بخت آزمایی یا لاتاری همچنان محبوبیت خود را در جهان حفظ کرده است. اما این روزها با پیشرفت تکنولوژی افراد میتوانند به صورت آنلاین در لاتاریهای سراسر دنیا شرکت کنند.
اولین بخت آزمایی در ایران سال ۱۳۲۷ برگزار شد و در مدت کوتاهی بین مردم ایران محبوبیت پیدا کرد. فروش این بلیط ها بعد از انقلاب هم ادامه یافت؛ اما به دلیل برخی اختلاف نظرها بخت آزمایی یا اعانه ملی منحل شد. بخت آزمایی یک قرعه کشی بزرگ است که بهصورت هفتگی در بسیاری از کشورهای جهان برگزار میشود و همیشه مورد استقبال مردم بوده است. در این قرعهکشی افراد با قیمت کمی یک بلیط بخت آزمایی خریداری میکنند. درنهایت یک قرعه کشی بزرگ برگزار میشود و به چند نفر جوایز نقدی با ارزشی اهدا میشود.
بخت آزمایی یا اعانهی ملی به مناسبتهای مختلف برگزار میشد که جوایز متفاوتی هم داشت.
فروردین ۱۳۴۲ سری جدید اعانهی ملی یا لاتاری ایرانی برگزار شد. جایزهی ممتاز یا همان جک پات این لاتاری ۱۰۰ هزار تومان پول نقد بود، علاوه بر این، برنده یک دقیقه وقت داشت هرچقدر میخواهد پول پارو کند. روزنامه اطلاعات ۸ فروردین همان سال یک گزارش ویژه از برندگان این لاتاری منتشر کرد، که در ادامه میخوانید.
اولین برنده: سه شریک
یکی از جوایز ممتاز یک میلیون ریالی این هفته نصیب سه نفر شریک گردید که با هم قوم و خویش و همولایتی هستند و در خانهای واقع در خیابان ناصرخسرو کوی منصورالحکما کوچه نور سکونت دارند. این شرکای خوشبخت بانو ملوک عطاکوئی و همسرشان آقای سید موسی هاشمی و آقای حسینعلی باانصاف که شریک و همشهری و همخانه آنها میباشد و هر سه اهل لاهیجان هستند. این برندگان خوشبخت به قراری که اظهار داشند از ابتدای انتشار بلیطهای اعانه ملی از جمله خریداران آن بودهاند و آقای هاشمی میگفت در این مدت گذشته از جوائز پنجاه و یکصد ریالی، جوائز دو هزار تومانی و پانصد تومانی و صد تومانی نیز نصیبشان گردیده است.
خانم عطاکوئی یکبار هم برنده جایزه یک صد تومانی بلیطهای اعانه ملی شده است و لازم به یادآوری است که آقای باانصاف جوان مجردی است که دانشجوی آموزشگاه عالی وزارت دارایی میباشد و آقای هاشمی و بانو عطاکوئی همسر و شریکشان دارای دو پسر هفت ساله و شش ساله میباشند و آقای هاشمی در تهران به تجارت و مشاغل آزاد اشتغال دارد.
خواب عجیب
این سه شریک خوشبخت معمولا به شراکت یکدیگر بلیط میخریدهاند. در آخرین هفته سال گشته نیز به شراکت برنده یک جایزه ده تومانی و یک جایزه پنج تومانی میشوند و آقای هاشمی شش تومان از پانزده تومان جایزه سال کهنه را میدهد و سه بلیط جدید برای سال جدید میخرد و بلیطها را به دست خانم خود میدهد و میگوید این بلیطها را سه نفری شریکیم آنها را نگه دارد. آقای هاشمی میگفت یک روز به خانم خودم گفتم پس کی نوبت ما میشود؟ و خانم در جواب من گفت دل من روشن است و میدانم که برنده میشویم. آقای هاشمی میگفت این نوید خانم و اطلاع از اینکه برنده جایزه یک میلیون ریالی علاوه بر دریافت جایزه نقدی و سایر هدایا میتواند یک دقیقه تمام برای خود پول پارو کند طبعا مرا تحت تاثیر قرار داد و یک شب چند ساعت تمام هر سه نفر پیرامون همین موضوع یعنی پول پارو کردن صحبت میکردیم و موقع خواب هم من با همین خیال به خواب رفتم و در عالم خواب دیدم که برنده جایزه بزرگی شدهام، در عالم خواب پیش شریکم آقای باانصاف آمده گفتم کیف شما چقدر پول میگیرد؟ آقای باانصاف خندید و گفت چقدر پول داری؟ گفتم بلیط ما برنده شده میخواهم برای گرفتن پول آن به بانک مراجعه کنم، آقای باانصاف هم در جواب گفت در کیف من سی، چهل هزار تومان پول به خوبی جای میگیرد.
بعد از این خوابی که دیدم امید زیاد به این بلیطها داشتم و چنانکه میبینید این امید بیجا هم نبود و حالا سه نفری برنده یک میلیون ریال پول نقد شدهایم و اتفاقا هنگام مراجعه به بانک و تحویل پول نیز از همان کیف آقای باانصاف استفاده کردم.
کی پول پارو میکند؟
آقای باانصاف میگفت روز قرعهکشی کنار رادیو نشسته بودیم و بلیطها هم مقابلمان بود و عجب اینجاست که هر سه بلیط برنده بود زیرا دو بلیط هر یک برنده پنجاه ریال و یکی از آنها برنده یک میلیون ریال شد. چون به شرکای سهگانه اطلاع داده شده بود که میتوانند زورمندترین و پهلوانترین خویشان را به وکالت خود جهت یک دقیقه پول پارو کردن انتخاب کنند. دو شریک دیگر به آقای هاشمی که جوان نیرومندی هم است اشاره کردند و گفتند ایشان از طرف ما وکالت دارند و آقای هاشمی هم به آنها قول داد که با تمام قدرت و نیروی خویش برای خود و شرکای خود پول پارو خواهد کرد.
به قراری که شرکای خوشبخت اولین هفته اظهار میداشتند قصد دارند پول جایزه خود را به منظور توسعه کار تجارتی خود سرمایهگذاری کنند و به شراکت یکدیگر به کار آزاد و تجارت خود ادامه دهند. امیدواریم موفق باشند.
دومین برنده: دوشیزه خوشبخت
دومین برنده جایزه ممتاز یک میلیون ریالی این هفته دوشیزه قدسیه تضمینی ساکن بخش ۳ تهران میباشند. دوشیزه تضمینی اظهار میداشتند من از ابتدای انتظار بلیطهای اعانه ملی از خریداران ثابت و دائم آن بودهام و در این مدت اتفاق نیفتاده که حتی یک هفته هم خرید بلیط را فراموش کنم.
چگونه فهمیدم
دوشیزه قدسیه که ساکن بخش ۳ خیابان فرح میباشند اظهار داشتند این هفته از بلیط فروش دورهگردی که به کوچه ما آمده بود دو بلیط خریدم اما چون عید نوروز و شیرینیپزان و چیدن هفتسین و بالاخره پذیرایی از میهمانان و دید و بازدید در میان بود از جریان قرعهکشی مطلع نشدم تا اینکه عصر روز شنبه بلیط فروش دورهگرد دیگری به کوچه ما آمد و شماره برندگان را در دست داشت و چون دو بلیط خود را با شمارههای جوایز تطبیق کردم معلوم شد یکی از بلیطها برنده حداقل و دیگری برنده حداکثر جایزه بلیطهای اعانه ملی شده است بدین معنی که یک بلیط پنجاه ریالی و بلیط دیگر برنده یک میلیون ریال شده بود.
رمز خوشبختی
دوشیزه قدسیه میگفت سر موفقیت در پشتکار و استقامت است و من هم این شانس بزرگ را مدیون استقامت خود میباشیم که از ابتدای انتشار بلیطهای اعانه ملی همانطور که گفتم حتی یک دفعه هم از خرید آن منصرف نشدهام. دوشیزه قدسیه میگفت از قول من بنویسید که شانس و اقبال چیزی جز استقامت و پشتکار نیست و من اطمینان دارم که هر کس مرتب و مداوم و بدون وقفه اقدام به خرید بلیطهای اعانه ملی کند بالاخره برنده خواهد شد چنانکه من شدم و در ضمن من سر خوشبختی را هم که همان استقامت باشد کشف کردهام.
نقشه آینده
دوشیزه تضمینی که دیپلمه طبیعی میباشد و در ضمن در خیاطی و طراحی تخصص دارد میگفت احتمال دارد از محل جایزه خود سالن بزرگ افتتاح کنم و در هر حال قصد سفر به خارج را هم دارم. وقتی به دوشیزه خوشبخت گفته شد میتواند هر کس را که میل دارد به وکالت خود جهت پول پارو کردن انتخاب کند خندید و گفت در این صورت کسی را انتخاب خواهم کرد که به خوبی از عهده این کار برآید.
بخت آزمایی در ایران بعد از سالها
این برندگان خوشبخت از اولین کسانی بودند که برندهی لاتاری در ایران شدند؛ اما آخرین نفرات نبودند. لاتاری یا اعانهی ملی سالها در ایران برگزار میشد و افراد زیادی برندهی جوایز بزرگ آن شدند.