از نظر بسیاری از آمریکایی ها، زندگی بدون حضور شرکت های بزرگ تکنولوژی ممکن نیست: اپل، گوگل، مایکروسافت، پلی استیشن و Spotify
همین طور کوکاکولا، تویوتا، والمارت نیز جزو بخشهای جدانشدنی زندگی هستند.
بر اساس نظر سنجی موسسه statista از میان 3000 امریکایی و با پرسش این سوال از آمریکایی ها ، که به نظر شما چه شرکت هایی اگر نبودند زندگی ممکن نبود ؟
جالب است بدانید 400 برند جهان در این نظرسنجی واجد شرایط انتخاب بودن که تقریبا شامل تمامی برندهای شناخته شده و محصولات کاربردی جهان بود که با تعجب اپل ، گوگل و آمازون به عنوان 3 صدر نشین انتخاب شدن که 38 درصد رای دهندگان اعتقاد داشتن بودن اپل و گوگل اصلا زندگی غیرقابل ادامه دادن هست !!
اما چیزی که به نظر من جالب هست جایگاه 9 جدول هست که پلی استیشن خودنمایی می کنه و به نظر من هم حقیقت داره بدون بازی ها و دستگاه پلی استیشن زندگی واقعا غیرممکن هست
مگه میشه عاشق شرطبندی باشی و پلی استیشن باز نباشی
نظر شما در مورد این سوال چی هست ؟ به نظر شما با نبود کدوم یکی تز محصولات دور و بر خودتون زندگی براتون غیرممکن می شد؟
برای اطلاعات بیشتر در زیر می تونید با تاریخچه جذاب دستگاه پلی استیشن از ابتدا تا امروز آشنا بشید.
زمانی که هنوز پلیاستیشنی وجود نداشت
روزی روزگاری در سال ۱۹۹۸ یک کمپانی به شکل سفت و سختی در بالاترین جایگاه بازار بازیهای ویدیویی قرار داشت:نینتندو. کنسول 8bit Nintendo Entertainment System که آن را به کنسول NES میشناسیم، با وجود کمپانیهایی مانند آتاری و سگا، سالها در صنعت گیم حکمفرمایی کرد و هیچ چیز باعث واژگونی و افت محبوبیت آن نمیشد. در آن زمان یک رقیب جدی مانند سونی و مایکروسافت وجود نداشت تا جلوی موفقیتهای نینتندو را بگیرد، در حقیقت جالب است بدانید قبلا اینکه دو کمپانی ژاپنی و آمریکایی همانند امروز به قطبهای اصلی این صنعت تبدیل شوند، سونی در آن زمان شریک نینتندو بود!
در آن زمان که رفته رفته کارتریجهای کم حجم جای خود را با CD-ROMها عوض میکردند، سونی در رقابت با فیلیپس، دیسکهایی به نام CD-ROM/XA تولید کرد که قادر بود فایلهای صوتی و تصویری را به صورت فشرده پشتیبانی کند و به راحتی توسط سختفزارهای مختلف مانند کنسول و غیره خوانده شود. در آن هنگام کامیپوترها از این فرمت پشتیبانی میکردند و در نتیجه دور از ذهن نبود که این دیسکها پا به سیستمهای بازی و کنسولها بگذارند. سونی در تلاش بود تا این فرمتهای خود را برای کنسول Super NES آماده کند. در نتیجه سونی نام این دیسکها را برای این کنسول Super Disc گذاشت.
اما مسئله جالب این بود که با وجود همکاری این دو کمپانی، سونی و نینتندو هرگز به یکدیگر اعتماد نداشتند، حتی یک ذره! برنامههای سونی به این صورت بود که دیسک جدید آن که قادر است از پس انواع و اقسام فرمتها بربیاید، به صورت یک تکنولوژی انحصاری فقط در اختیار خود سونی باشد. نینتندو نیز اصلا با چنین کاری موافق نبود. همه چیز به سال ۱۹۹۱ در نمایشگاه CES در شیکاگو منتهی شد. تا این زمان سونی و نینتندو با هم همکاری داشتند و در عین حال هرگز به یکدیگر نیز اعتماد نداشتند. اما در این مراسم کمپانی سونی کنسول جدیدی به نام Play Station (بله، بین «پلی» و «استیشن» یک فاصله وجود داشت) معرفی کرد. این کنسول قادر بود فرمتهای Super Disc را بخواند و همچنین از کارتریجهای نینتندو پشتیبانی کند. پخش موزیک و فیلم نیز از دیگر قابلیتهای جالب این کنسول بود. این کنسول در آن زمان به قدری بزرگ بود که آن را کرگدن یا موجود عظیمالجثه نامیدند. سونی نیز برای پشتیبانی هر چه بهتره این کنسول با استودیوهای موسیقی و فیلم سازی همکاری همه جانبه داشت. همچنین برای موفق شدن این کنسول تمام کارتریجهای نینتندو پشتیبانی کرد.
اما ماجرا زمانی جالب شد که درست روز بعد از معرفی کنسول Play Station، نینتندو اعلام کرد که همکاری آنها با سونی قطع شده است و با فیلیپس روی درایورهای CD-ROM برای کنسول Super NES در حال همکاری است. در آن زمان بود که سونی شبیه به افراد گول خورده به نظر میرسید، چرا که کنسول آنها نیز در کنار نام نینتندو قرار داشت، اما نینتدنو درست یک روز بعد از معرفی، همکاری خود را با فیلیپس اعلام کرده بود. نوریو اوهگا که ریاست کمپانی سونی را در اختیار داشت به شدت عصبانی شده بود.
اما با تمام این وجود، سونی و نینتندو همانند دو تاجر خوب همکاری خود را ادامه دادند. سونی همچنان در کنسول خود از کارتریجهای Super NES پشتیبانی میکرد و نینتندو نیز از چیپهای صدای ساخته شده توسط سونی در کنسول خود بهره برد. اما این همه ماجرا نبود، چرا که نوریو اوهگا خشم خود را کنترل کرده بود و از شخصی به نام کن کوتاراگیدرخواست کرد تا روی چیزی کاملا جدید و مخفیانه کار کند. چیزی که حالا ما آن را به نام PlayStation میشناسیم و از آن زمان بود که ما کوتاراگی را پدر پلیاستیشن نامیدیم. او که روزی تنها بر روی چیپ صوتی کنسول نینتندو کار میکرد، به درخواست رییس سونی، پروژه ساخت پلیاستیشن را در دستور کار خود قرار داد.
تولد پلیاستیشن، شروع تحولات اساسی در صنعت گیم
بعد از اتفاقات ماجراهای Play Station و Super NES، چندین اتفاق جالب در صنعت تکنولوژی رخ داد. سونی روی Sony Music تمرکز داشت و اتفاق جالبتر این بود که آنها با رقیب خود یعنی فیلیپس همکاری جدیدی را آغاز کردند که نتیجه این همکاری، خلق فرمت DVD بود. در این مدت نیز سونی با سگا همکاریهای مختلفی داشت که البته تمام توافقهای بین این دو کنسل شد و دوباره با نینتندو شروع به همکاری کرد. در طول این سالها نیز جالب است بدانید که سونی هرگز نتوانست بیشتر از ۲۰۰ کنسول Play Station تولید کند. همچنین کمپانی سونی در دو قطب مختلف دنیا تشکیلات کمپانی خود را گسترش داد و سرگرمیهای کامپیوتری سونی در ژاپن و سرگرمیهای کامپیوتری سونی در آمریکا تاسیس شد.
عصر جدیدی در صنعت گیم در حال شکلگیری بود و چیزی به نام کنسولهای نسل پنجم آماده تحول صنعت بودند. پاناسونیک با کنسول 3DO، آتاری با کنسول Atari Jaguar، سگا با کنسول Sega Saturn و نینتندو با کنسول Nintendo 64 پا به میادین گذاشته بودند. شرقیها تماما بر صنعت گیم حکومت میکردند و روز به روز پیشرفتهتر میشدند. اما بزرگترین تحول در نسل پنجم کنسول بازیهای ویدیویی را سونی رقم زد. آنها به طور جدی و متکی بر خود و نه هیچ کمپانی دیگری، کنسولی قوی که رویای بازیهای سه بعدی را به حقیقت تبدیل کند خلق کردند. نسل پنجم کنسولهای خانگی با ظهور کنسول افسانهای پلیاستیشن همراه شد.
پلیاستیشن نیز شرایط بسیار ویژهای در بین بازیسازان داشت. با قدرت سختافزاری بالا و کیفیت ساخت متفاوت نسبت به سایر کنسولها، کمپانیهای مختلفی از جمله الکترونیک آرتز و نامکو، همکاری بسیار جدی و مهمی با سونی آغاز کردند. جالب است بدانید که قبل به وقوع پیوستن این اتفاق، سونی بعد از نینتندو سعی داشت تا با سگا همکاری کند و یک کنسول Sega PlayStation عرضه کند. سونی قصد داشت تا با وارد کردن تکنولوژی به کنسولهای سگا و خلق Sega CD، در برابر نینتندو قرار بگیرد. اما هایاوو ناکایاما رییس سگا، با این ایده مخالفت کرد و آن را متوقف کرد. بعد از این قطع همکاری، سگا روی Sega Saturn تمرکز کرد و سونی کنسول انحصاری خود را تولید کرد. در پی این ماجرا دیری نگذشت که سگا به زانو درآمد.
رقابت واقعی نسل پنجم بین Sega Saturn و PlayStation در سال ۱۹۹۴ شکل گرفت. پلیاسیشن در ابتدای عرضه خود ابتدا تنها برای ژاپن عرضه شد و سپس بعد از یک سال به دیگر نقاط جهان پا گذاشت. پلیاستیشن قیمتی ۳۰۰ دلاری داشت و ۱۰۰ دلار کمتر از کنسول رقیب خود برای خریداران خرج برمیداشت. هنگامی هم که کارتریج رفته رفته منسوخ میشد، نینتندو یک کنسول با پشتیبانی کارتریجهای منسوخ شده به نام Nintendo 64 را عرضه کرد. اما در بین این ۵ کنسول، سونی به موفقیت عجیبی دست یافته بود و پلیاستیشن توانست بالاترین بخش درآمد و محبوبیتهای سونی به شمار برود. این کنسول فوقالعاده توانست تا سال ۲۰۰۵ به فروش جهانی ۱۰۲ میلیون واحد در طی نه و نیم سال دست پیدا کند. حتی کنسول بسیار محبوب Nintendo 64 نیز فروشی ۳۳ میلیون واحدی داشت. نکته جالب در آن سال این بود که رییس کل سابق مایکروسافت یعنی بیل گیتس کنسول پلیاستیشن و محبوبیت آن را بسیار تحسین کرد و عاشق آن شده بود.
البته این تنها قدرت کنسول و بازیهای بسیار خوب پلیاستیشن نبودند که باعث موفقیت آن شدند، بلکه کنترلر این کنسول نیز بسیار عالی عمل کرد. سونی در سال ۱۹۹۷ کنترلر این کنسول را به دو استیک استاندارد مجهز کرد که تغییری بنیادی در کنترلرهای بازی شکل گرفت. البته کنترلرهای ابتدایی پلیاستیشن فاقد استیک بودند، اما سونی به خوبی میدانست که چگونه توسط دو استیک میتواند به کلی مسیر تمامی کنترلرها را تغییر دهد. کنترلر سونی که ابتدا قرار بود به شکل تخت و مسطح باشد و از دیگر کنترلرهای موجود پیروی کند، اما تِییو گوتو، خالق شناخته شده کنترلرهای سونی بر این باور بود که کنترلر با طراحی چند بعدی برای کنسولی که بازیهای سه بعدی ارایه میدهد بسیار بهتر و جذابتر است. در آن زمان بسیاری از مدیران سونی با طرحهای اولیه گوتو مخالفت کردند. اما شخص گوتو همراه با ایده نابش توسط نوریو اوهگا مدیر کل سونی به طور کامل پشتیبانی شد و طرح خود را به سرانجام رساند. نوریو اوگا به این دلیل عاشق طرح گوتو شده بود که این کنترلر او را یاد کنترل هواپیما میانداخت.
اما جالبترین حرکت گوتو انتخاب شکلهای هندسی روی دکمهها بود که از گذشته تا امروز، در کنار لوگو و نام PlayStation، این چهار شکل هندسی به مهمترین آیکونهای برند پلیاستیشن تبدیل شدهاند. او به طور جدی از قرار دادن حروف انگلیسی که تبدیل به یک سنت روی کنترلرها شده بود مخالفت کرد و تنها با چهار شکل هندسی توانست این کترلر را از تمامی جهات با بازیکنان خو دهد. مثلت نشانه نظر و عقیده بازیکنان است. به علت این که مثلث دارای جهت و سمت و سو است به همین دلیل گوتو آن را انتخاب کرد و رنگ آن را سبز گذاشت. مربع به معنی یک کاغذ است و به مفهوم انتخابهای مختلف بازیکنان روی کنسول پلیاستیشن است که رنگ رنگ صورتی برای آن انتخاب شده. دایره و علامت ایکس یا ضربدر نیز به معنی «بله و خیر یا درست یا غلط» در تصمیمگیری است و با رنگهای قرمز و آبی شناخته میشوند.
همچنین اولین بازی ساخته شده به دست خود استودیو سونی Motor Toon Grand Prix نام داشت و توسط استودیو تیم کوچکی به نام Poly طراحی و تولید شد. حال این تیم امروزه به استودیویی به نام Polyphony Digital تبدیل شده است و سری بازیهای بسیار محبوب Gran Turismo را خلق کردند. استودیو بند سونی که در ابتدا استودیو بلنک (Blank) نام داشت نیز در سال ۱۹۹۳ پس از استودیو پولیفونی تاسیس شد. در آن سال نیز پر فروشترین بازی این کنسول چیزی نبود جز ریسینگ شبیهساز Gran Turismo که ۱۰/۵۸ میلیون نسخه از آن به فروش رفت. البته این بازی برای کنسول پلیاستیشن 2 نیز قابل بازی بود. تا سال ۱۹۹۶ سونی با همکاری بسیاری از بازیسازان، تعداد بسیار زیادی بازی از سوی کمپانیهای خارجی برای کنسول پلیاستیشن عرضه کرد و تنوع بالای بازیها و گرافیک عجیب و غریبی که در آن زمان ارایه میداد محبوبیت پلیاستیشن را روز به روز افزایش داد.البته اتفاقات جالب دیگری نیز در طول عمر پلیاستیشن 1 رخ داد. به طور مثال سونی برای کنسول خود یک چهره شاخص به نام مرد چند ضلعی «Polygon Man» خلق کرده بود که سعی داشت توسط گرافیک سه بعدی بسیار بالا مرد چند ضلعی، توان سختافزار پلیاستیشن را به رخ بکشد. سونی قصد داشت با این چهره شاخص کنسول خود را در غرب به فروش برساند، اما رییس بخش پلیاستیشن یعنی کن کوتاراگی با دیدن ناگهانی این طرح در E3 سال ۱۹۹۵ بسیار عصبانی شده بود. بنابراین، قبل از این که حتی پای پلیاستیشن به آمریکا باز شود، مرد چند ضلعی از صحنه روزگار محو شد. البته این شخصیت بعدها در بازیی به نام Playstation Battle Royale به عنوان یک باس در بازی قرار گرفت.
در سال ۲۰۰۰ بود که سونی تصمیم گرفت کنسولی جمع و جورتر از کنسول پلیاستیشن 1 که به نام PSOne شناخته میشد را عرضه کند. جالب است بدانید که همین کنسول با طراحی جدید نیز توانست بالاترین رتبه فروش در آخر سال را کسب کند و آغازگر ورود کنسول نسل جدید پلیاستیشن باشد. کنسولی افسانهای که به عنوان محبوبترین محصول گیمینگ تاریخ صنعت شناخته میشود. کنسولی به نامپلیاستیشن 2.
پس از موفقیتهای عالی پلیاستیشن 1، زمان عرضه کنسولی فرا رسید که سونی را به بالاترین سطح صنعت گیم رساند. کنسول پلیاستیشن 1 توانست بدون رقیبی قدرتمند نسل را پایان برساند و به عنوان یکی از محبوبترین کنسولهای خانگی لقب بگیرد. البته از موفقیتهای کنسول نینتندو 64 نمیتوان گذشت، اما پلیاستیشن در آسمانها سیر میکرد.
پلیاستیشن 2
پلیاستیشن 1 بدون چون و چرا توانست در نسل پنجم به پیروزی برسد، تا این که نسل ششم کنسولهای بازی در سال ۱۹۹۸ با حضور Sega Dreamcast آغاز شد. این کنسول اولین دستگاهی بود که توانست اینترنت را به صورت جدی جزوی از بازیهای ویدیویی کند و حتی میشد با آن به جست و جوی اینترنت پرداخت. سگا در طول ۲ هفته توانست در آمریکای شمالی ۵۰۰ هزار واحد از کنسول خود را به فروش برساند و بسیاری فکر میکردند که این کنسول بسیار موفق خواهد بود. همچنین تصور میشد که سگا توسط Dreamcast آن شهرت فوقالعاده خود را بازگردانده است. اما در این بین اتفاقی رخ داد که باعث نابودی سگا یا بهتر است بگویم خداحافظی همیشگی این کمپانی با ساخت کنسول شد. یک ماه بعد، در مراسم توکیو گیم «Tokyo Game Show» سال ۱۹۹۹ سونی کنسول جدید پلیاستیشن 2 را معرفی کرد. این کنسول به قدری شگفتانگیز بود که فروش کنسول Sega Dreamcast به شدت کاهش پیدا کرد و حتی سگا تولید این کنسول را نیز متوقف کرد.
کنسول پلیاستیشن 2 در زمان خود به شدت قوی بود و یک تحول واقعی نسبت به نسل قبل خود محسوب میشد. یکی از بهترین بخشهای این کنسول قابلیت اجرای DVD بود و هر شخصی میتوانست راحت فیلمهایی که روی DVD قرار داشتند را اجرا کند؛ آن هم درست در زمانی که هنوز دیویدی پلیرها بسیار گران قیمت بودند. یکی دیگر از مزیتهای عالی این کنسول قابلیت Backward Compatibility بود که میتوانست بازیهای پلیاستیشن 1 را نیز اجرا کند. اما سرآمد تمامی نکات عالی این کنسول، دنیای بیانتهای بازیهای آن بودند. در آن زمان هیچ کنسولی شبیه به پلیاستیشن 2 نبود و به همین خاطر انواع و اقسام بازیهای جاهطلبانه و خاطرهانگیز برای آن منتشر شدند. علاوه بر آن، این کنسول با کابل Firewire و درگاه USB عرضه شد و به راحتی قادر بودیم لوازم جانبی برای آن تهیه کنیم.
بسیاری از مجموعه بازیهای فوقالعاده و بینظیری که امروزه دنباله آنها را تجربه میکنیم یا برخی از دیگر بازیهای خاطرهانگیز، از نسل طلایی پلیاستیشن 2 آغاز شدند. قدرت این کنسول اجازه داد تا بازی جهان باز و بینظیر Grand Theft Auto به صورت سه بعدی ساخته شود و به کلی نسبت به حالت قبلی خود متحول شود. بازیهای عظیمی مانند Devil May Cry ،Need For Speed ،Tekken و بسیاری دیگر از جمله بازیهایی بودند که هر شخصی را برای خرید یک کنسول پلیاستیشن 2 ترغیب میکردند.
البته این کنسول مشکلات ریز و درشتی را در طول بقای خود پشت سر گذاشت. این کنسول به قدری محبوب و پرفروش بود که در بازه زمانی خاصی سونی با کمبود موجودی کنسول پلیاستیشن 2 در انبارهای خود رو به رو شد و پلیاستیشن 2 با قیمتهای نجومی ۱۰۰۰ دلار یا حتی بیشتر در فروشگاههای اینترنتی خرید و فروش میشد. یک سال بعد، نینتندو کنسول GameCube و مایکروسافت اولین کنسول خود به نام Xbox را عرضه کرد. اما پلیاستیشن 2 در همان سال ابتدایی جای خود را به قدری محکم کرده بود که حتی قویتر بودن کنسول ایکسباکس از نظر سختافزاری هم نتوانست توجه دیگران را به آن صورت به خود جلب کند. در نهایت این کنسول بینظیر به فروش فوقالعاده ۱۵۵ میلیون واحد دست یافت.
در آن زمان سونی بر خلاف سگا، نگاه ویژهای را به بخش آنلاین معطوف کرد. چرا که در آن زمان مایکروسافت همراه با کنسول ایکسباکس قابلیت آنلاین را به صورت خیلی جدیتر وارد صنعت گیم کرده بود و سونی نیز به همین منظور در سال ۲۰۰۲ آداپتور مخصوص PlayStation Network را عرضه کرد. بازیهای مختلف آنلاینی نیز برای این کنسول عرضه شدند. آثاری مانند SOCOM: U.S. Navy SEALs. رفته رفته بخش آنلاین در حال رشد بود و به حدی رسید که سیستم آنلاین PlayStation Network با حمایت و پشتیبانی کمپانی الکترونیک آرتز همراه شد.
لوازم جانبی مختلفی نیز برای پلیاستیشن 2 تولید شد. در این بین دوربینی به نام EyeToy توسط سونی منتشر شد که دارای سنسور حرکتی بود و اجازه میداد گیمرها از طریق این سنسور به انجام برخی بازیهای کوچک بپردازند. EyeToy که فروش جهانی ۱۰ میلیونی داشت، شاید منبع الهام اصلی دوربین پیشرفته کینکت محسوب شود. هرچند این دوربین پلیاستیشن 2 بازیهای به آن صورت جذابی نداشت، اما در برخی از بازیها باعث ایجاد تجربه بهتر و هیجانانگیزتری برای گیمرها بود.
از نکات جالب پلیاستیشن 2 میتوان به طراحی آن اشاره کرد. شکل و شمایل پلیاستیشن 2 بر اساس یک طراحی اولیه از کنسول آتاری بوده است. در سال ۱۹۹۳، آتاری روی طرح جدیدی از کنسول به نام Falcon 030 Microbox کار میکرد. اما آنها این طرح را به کلی کنار گذاشتند و پروژه شکست خورده Atari Jaguar را عرضه کردند. از دیگر نکات خیلی جالب پلیاستیشن 2 این بود که برای اولین بار به بازیکنان اجازه میداد کنسول خود را به صورت ایستاده قرار دهند که در آن زمان بسیار جالب توجه بود.
اما مهمترین اقدام سونی نیز که در طول عمر پلیاستیشن 2 رقم خورد را باید به تصاحب درآوردن و تاسیس استودیوهای مختلف دانست. استودیوهایی که از آن زمان تا امروز باعث شدهاند تا موفقیتهای سونی بیشتر و بیشتر شود. سونی در آن زمان، درست در سال ۲۰۰۱ اقدام به خرید استودیو ناتیداگ، سازنده بسیار محبوب سری Crash ،Uncharted و The Last of Usکرد. در سال ۱۹۹۹ نیز سونی استودیو سانتامونیکا را تاسیس کرد که سری Twisted Metal و سری شاهکار God of War به دست آنها خلق شد. استودیو گوریلا که سابقه ساخت بازی Shellshock و Killzone را برای پلیاستیشن 2 در کارنامه داشت، در سال ۲۰۰۵ به مالکیت سونی درآمد و خود را برای ساخت یک بازی برای PSP و در ادامه ساخت ادامه سری Killzone برای پلیاستیشن 3 آماده کرد.
ظهور پلیاستیشن قابل حمل (PSP)
در زمانی که کنسول دستی Game Boy و مدلهای مختلف آن در بخش کنسولهای قابل حمل آقایی میکرد، در E3 سال ۲۰۰۴، سونی از سیستم جدید گیمینگ خود که یک پلیاستیشن قابل حمل بود رونمایی کرد. این کنسول که واکمن قرن ۲۱ نامیده شد، قادر به انجام وظایف مختلفی مانند نمایش فیلم، موسیقی و اجرای بازی بود. قبل از کنسول دستی PSP، کنسولهای قابل حمل چنین قدرت سختافزاری بالایی نداشتند و سازندگان به این صورت با آزادی برای به سرانجام رساندن آرزوهای خود روی یک کنسول دستی رو به رو نشده بودند. کنسول دستی Game Boy نینتندو و کنسول دستی Game Gear کمپانی سگا شاید محبوبیت زیادی داشتند اما هرگز چنین قدرتی درون یک کنسول دستی گنجانده نشده بود. درست زمانی که نینتندو در بخش کنسولهای دستی فروش بینظیری را تجربه میکرد، این تنها PSP بود که با ورود خود توانست شانه به شانه محصول این کمپانی حرکت کند و دیگر کمپانیها به سختی جرات ورود به این بخش از دنیای گیمینگ را داشته باشند.
در سال ۲۰۰۴ یک کنسول قابل حمل که اجازه دهد بازیها را با کیفیت گرافیکی بسیار خوب و نزدیک به کنسولهای خانگی تجربه کنیم بسیار هیجانانگیز بود. یکی از موفقیتهای بسیار خوب این کنسول وجود بازیهای بسیار خوب و بزرگی بود که طرفداران زیادی داشتند. نسخههای فرعی بازیهایی مانند Assassin’s Creed ،Call of Duty ،Castlevania ،Dirt ،Crash، FIFA ،Gran Turismo و حتی بازی God of War ارزش این کنسول را بیش از پیش بالا بردند. مدلهای مختلفی از این کنسول از سال ۲۰۰۴ تا ۲۰۱۱ به بازار عرضه شدند. PSP 1000 ،PSP 2000 ،PSP 3000 ،PSP Go و PSP E1000 از جمله مدلهایی بودند که با امکانات مختلف به بازار عرضه شدند. در مجموع این کنسول توانست ۸۲ میلیون واحد فروش داشته باشد.
آغاز تحولاتی شگرف
در سال ۲۰۰۵، رقیبی بسیار جدیتر به نام ایکسباکس 360 در برابر کنسول سونی قرار گرفت. ایکسباکس که آغاز کننده نسل هفتم کنسولهای خانگی بود، از سختافزاری خوب، راحت برای بازیسازی و امکانات جذاب بهره میبرد. اما از طرفی دیگر کمپانی سونی توسط پلیاستیشن 2 جایگاه بسیار محکمی برای خود دست و پا کرده بود و اعتماد به نفس بالایی داشت. از همین جهت آنها با یک سال تاخیر و سیاستهایی عجیب کنسول پلیاستیشن 3 را عرضه کردند. پلیاستیشن 3 بدترین عرضه کنسولی تاریخ سونی را داشت. تاخیرهای مختلف، قیمت بسیار بالا و وحشتناک کنسول که از خوش خیالی سونی نشات گرفته بود، عدم وجود بازیهای هنگام انتشار و حتی نقد و تحلیلهای شخصیتهای مهمی مانند گیب نویل از سوی کمپانی والو که کنسول را هدر دادن وقت نامیده بود از جمله مشکلات بسیار بدی بود که گریبانگیر سونی در هنگام عرضه پلیاستیشن 3 شد. البته باید گفت سونی خود مقصر این مشکلات بود و اعتماد به نفس بالا کار دست کمپانی سونی داد.
البته این مشکلات هیچ ربطی به خود کنسول نداشت و تنها مربوط به سیاستهای خود سونی میشد. کنسول پلیاستیشن 3 نکات ویژهای مانند پشتیبانی از فرمت دیسکهای بلوری داشت. همچنین از نظر سختافزاری، این کنسول قدرت بالایی داشت، اما نسبت به کنسول مایکروسافت بازی ساختن برای آن کمی پیچیدهتر بود. اما در کل موردی که باعث عقب ماندن سونی در اوایل عرضه این کنسول شد، قیمت ۶۰۰ دلاری آن برای مدل ۶۰ گیگابایتی و قیمت ۵۰۰ دلاری برای کنسول ۲۰ گیگابایتی بود. اما کنسول مایکروسافت که در آن زمان با عرضه بازی فوقالعاده Gears of War سر و صدایی عجیبی با گرافیک خیره کننده خود به راه انداخته بود، ۱۰۰ دلار ارزانتر از کنسول سونی قیمت داشت.
در طول رقابت با ایکسباکس و کنسول Wii، شاید میتوان گفت تنها برگ برنده سونی استودیوهای داخلی بودند که بازیهای بینظیری را عرضه کردند. درست است پلیاستیشن 3 قدرت سختافزاری بالایی داشت، اما سازندگان وقت زیادی را مانند استودیوهای داخلی سونی نمیتوانستند برای این کنسول خرج کنند. یکی از مهمترین استودیوهای داخلی این کمپانی ناتیداگ بود که با عرضه بازی Uncharted 2جانی دوباره به این کنسول دمید و قدرت بالای آن را به نمایش گذاشت. آثاری مانند God of War 3 ،Uncharted 3، KillZone 2 و The Last of Us جزو بازیهای بینظیری بودند که توانستند پلیاستیشن 3 را به جایگاهی که باید باشد برسانند و فاصله کنسول را نسبت به کنسول ایکسباکس 360 کاهش دهند.
در طول عمر کنسول پلیاستیشن 3، سونی اشتباهات مختلفی نیز در کارنامه خود داشت. آنها در ابتدا کنترلر جدید سیکساکسیس را عرضه کردند که در نگاه اول کنترلری بسیار خوب به شمار میرفت، اما عدم وجود ویبره به خاطر وجود سنسورهای حساس حرکتی در کنترلر، باعث دلسرد شدن طرفداران شده بود.از طرفی کنترلر کنسول Wii که هم دارای سنسور حرکتی بود و در عین حال قابلیت ویبره را در خود جای داده بود، فشارها را روی سونی بیشتر از قبل کرده بود. همچنین یکی دیگر از مشکلاتی که گریبانگیر سونی شده بود، هک گسترده سرورهای این کنسول بود که اطلاعات بسیاری از کاربران را فاش کرد.در ماه نوامبر سال ۲۰۱۱ اتفاقی ناگوار برای سونی رخ داد و شبکه پلیاستیشن هک شد و تک تک گیمرها را در شوک قرار داد. از آن بدتر این بود که اطلاعات ۷۷ میلیون کاربر شبکه پلیاستیشن توسط این هکرها دزدیده شدند. بعد از مدتها تلاش، سونی بالاخره توانست شبکه پلیاستیشن را به حالت عادی بازگرداند و سرورها آنلاین شدند. سونی نیز برای عذرخواهی از مردم، بازیهایی چون Dead Nation ،Wipeout HD و Infamousرا به صورت رایگان به آنها ارایه داد.
در آن سالها که نینتندو با کنترل حرکتی فوقالعاده جذاب و خلاقانه خود توانست نگاه میلیونها میلیون نفر را به خود جلب کند و به راحتی باعث فروش کنسول خود شود، هم سونی و هم مایکروسافت در ادامه راه سعی کردند تا برای خود سنسور حرکتی تولید کنند تا از قافله عقب نمانند. مایکروسافت که کینکترا عرضه کرد و سونی نیز کنترلر حرکتی Move را معرفی کرد. به عنوان تکنولوژی جدید، هم Move و هم کینکت محصولات بدی نبودند و جذابیت فوقالعادهای داشتند. اما به هر حال این دو کمپانی خیلی دیر این کار را انجام دادند و نینتندو قشر عظیمی از بازیکنان غیر حرفهای را در اختیار خود داشت.
در نهایت، سونی هرگز نتوانست به آن صورت که نینتندو از کنترلر حرکتی Wii پشتیبانی کرد، از کنترلر موو پشتیبانی کند. اما از این مسئله نمیتوان گذشت که کنترلر موو به روشهای خلاقانهای در برخی از بازیها به کار برده شده بود؛ بازیهایی مانند Heavy Rain و Portal 2. اما به طور کلی، سیاستهای سونی در قبال موو اشتباه بود. دو کنترلر و یک دوربین به تنهایی قیمتی بالاتر از کنسول Wii داشتند و بازیهای بزرگی هم با پشتیبانی از این کنترلر عرضه نشدند. البته نباید فراموش کرد که کنترلر موو، حالا با وجود هدست واقعیت مجازی پلیاستیشن، شانس دوبارهای را به دست آورده است. اما برای پلیاستیشن 3 و خریداران آن چیزی جز شکست نبود و خیلیها آن را برای کنسول پلیاستیشن 3 شکست خورده میدانستند.
پلیاستیشن ویتا، قدرتمند اما رها شده
در اواخر سال ۲۰۱۱، کمپانی سونی برای ادامه موفقیتهای کنسول دستی PSP، کنسول قابل حمل جدیدی با مشخصاتی مشابه با کنسولهای خانگی نسل هفتم به نام پلیاستیشن ویتا عرضه کرد. این کنسول دستی قدرتمند قادر بود بازیهایی با گرافیک عالی را به اجرا بگذارد. اما دو مشکل بسیار بزرگ بر سر راه آن قرار گرفت. اصلیترین مشکل این کنسول چیزی نبود جز وجود تبلتها و گوشیهای مختلفی که امکانات بیشتری را در اختیار خریداران قرار میدادند. اما مشکل بعدی کنسول ویتا، حضور کنسول دستی Nintendo 3DS بود. کنسول نینتندو همراه با بازیهای محبوب خود به شدت مورد توجه بازیکنان قرار گرفت و با فاصله زیادی ویتا را پشت سر گذاشت. اما مهمترین نکتهای که باعث شکست این کنسول شد، بیتوجهی خود سونی و استودیوهای آن به پلیاستیشن ویتا بود. اکثر بازیهایی که برای این کنسول تولید شد کوچک و کم اهمیت بودند و برای بسیاری از گیمرهای حرفهای هیچ جذابیتی نداشتند. حتی برخی از این بازیها نیز روی گوشیهای موبایل قابل بازی بودند و نیازی نبود به خاطرشان یک کنسول دستی جدا خریداری شود.
البته قیمت بالای این محصول نیز از دیگر مشکلاتی بود که بر سر راهش قرار گرفت. در عین حال که میتوانستیم با ۳۰۰ دلار یک کنسول نسل هفتمی با کلی بازی خریداری کنیم، ویتا قیمتی ۲۵۰ دلاری داشت. البته این به خاطر سختافزار بسیار قدرتمند این محصول بود، اما سونی هیچگاه نتوانست قدرت این محصول را به خوبی به سازندگان و بازیکنان نشان دهد. علاوه بر گران بودن این محصول، کارتهای حافظه کنسول ویتا از جمله تصمیمات بد سونی بود. خریداران باید برای حافظه ۳۲ گیگابایتی کنسول ویتا ۱۰۰ دلار پرداخت میکردند. این در صورتی بود که کارتهای حافظه معمولی ۳۲ گیگابایتی حدود ۲۰ دلار قیمت داشتند. پس از مدتی حتی خود سونی نیز در کنفرانسهای خود اشاره خیلی کوچکی به این کنسول میکرد و دیگر با آن کاری نداشت. تا سال ۲۰۱۳ سونی تنها توانست 4 میلیون واحد از این دستگاه را به فروش برساند. در آخرین کنفرانس خبری E3 نیز سونی تیر خلاص را زد و هیچ حرفی از این کنسول دستی در مهمترین رویداد صنعت گیم به زبان نیاورد.
تولد فرزند واقعی پلیاستیشن 2
پس از به پایان رسیدن نسل با شکوه هفتم که ایکسباکس، پلیاستیشن و Wii هر سه با سبک و سیاق خود اتفاقاتی عالی را رقم زدند و البته اشتباهات عجیب غریبی نیز در کارنامه خود ثبت کردند، نوبت به معرفی کنسولهای نسل هشتمی رسید. در طی رونمایی کنسولها، اتفاقاتی رقم خورد که کل نسل را تحت شعاع خود قرار داد؛ مایکروسافت مسیری پر از سیاستهای اشتباه را اتخاذ کرد و سونی درست برعکس آنها سیاستهایی را پیش گرفت که نگاه خیلی از گیمرها را به خود جلب کرد. قیمت بالای کنسول مایکروسافت، قیمت پایینتر کنسول سونی، قدرت سختافزاری بهتر کنسول سونی نسبت به مایکروسافت و حتی سیاستهای بخش آنلاین و بازیهای دست دوم باعث شد تا خیلی از گیمرها مایکروسافت را نادیده بگیرند و به سمت سونی بیایند. فروش پلیاستیشن 4 به قدری بالا رفت که بسیاری از تحلیل گران آن را موفقتر از کنسول پلیاستیشن 2 میدانند. حتی شرایط سختافزاری پلیاستیشن به قدری خوب بود که از وضوح تصویر و نرخ فریم دو برابری نسبت به کنسول رقیب در برخی بازیها برخوردار بود. از آن طرف نیز نینتندو در این نسل هیچ حرفی برای گفتن نداشت. آنها کنسول Wii U را عرضه کردند که جذابیت خاصی نداشت و به قدری سختافزار آن بد بود که سازندههای خارج از این کمپانی علاقهای به ساخت بازی برای آن نداشتند.
شاید از نظر فروش این کنسول هنوز به پای پلیاستیشن 2 نرسیده باشد، اما میتوان به راحتی بیان کرد که کنسول پلیاستیشن 4 موفقترین کنسول کمپانی سونی محسوب میشود. در حالی که روز به روز به فروش این کنسول افزوده میشود، بازیهای بزرگ مختلفی نیز برای آن عرضه شدهاند. آثاری مانند Uncharted 4 یا Bloodborne که هر کدام شکوه و عظمت خود را دارند. همچنین بازیهای بزرگی که در راه هستند، نوید موفقیت هر چه بیشتر این کنسول را میدهند. چه به لطف سیاستهای خود سونی یا چه بهره صحیح از اشتباهات مایکروسافت، سونی توانست در نسل هشتم کنسولها برنده زودهنگامی از سوی طرفداران و از نظر فروش محسوب شود و موفقیتی بیحرف و حدیث را در کارنامه خود ثبت کند.
آیندهای روشن با هدست واقعیت مجازی پلیاستیشن VR
بعد از خاموش شدن چراغ سنسورهای حرکتی و تحویل نگرفته شدن آنها حتی توسط خود سازندگان، زمزمههای تکنولوژی جذابتری به نام واقعیت مجازی شنیده شد. سونی که در این جور موارد از قافله عقب نمیماند، هدست واقعیت مجازی PlayStation VR را معرفی کرد. در ابتدا این هدست به عنوان پروژه مورفیس شناخته میشد و سه سال با همین نام در دست آزمایشات مختلف قرار گرفت. نکته مثبت این هدست واقعیت مجازی این است که کنترلرهای حرکتی موو جانی دوباره گرفتند چرا که توسط کنترلرهای موو و استفاده از این هدست واقعیت مجازی، میتوان تجربه بسیار جذابی را به دست آورد. سونی که این محصول را در سال ۲۰۱۴ معرفی کرد، از آن به عنوان نوآوری جدیدی از پلیاستیشن که آینده بازیها را تغییر میدهد یاد کرد. در سال ۲۰۱۵ نیز نام پروژه مورفیس به PlayStation VR تغییر کرد و حالا بیش از ۴۰ بازی از این هدست در هنگام عرضه پشتیبانی خواهند کرد. آثار بزرگی مانند Gran Turismo ،Final Fantasy ،Rise of the Tomb Raider و بسیاری دیگر.
اما یکی از اتفاقات عجیبی که در یک سال اخیر رخ داده، زمزمه شایعاتی منبی بر عرضه کنسولی با نام رمزی پلیاستیشن 4.5 یاپلیاستیشن نئو است که در آخر خود سونی نیز این کنسول را تایید کرده است. این موضوع از این جهت عجیب بود که سونی با کنسول پلیاستیشن 4 به تنهایی در نسل هشتم آقایی میکرد و نیاز به کنسولی با قدرت سختافزاری بالاتر نبود. مشخص نیست دلیل اصلی عرضه این کنسول به خاطر نیاز به قدرت بالای هدست واقعیت مجازی Playstation VR است یا عقب نماندن سونی از پروژه اسکورپیو مایکروسافت. به هر حال باید منتظر ماند و دید سونی چه سیاستهایی را با پلیاستیشن نئو اتخاذ میکند و چگونه این موفقیت دست نیافتنی خود را حفظ خواهد کرد.